نتایج جستجوی عبارت «دبستان شهید جلالی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید اکبر مختاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اکبر مختاری »
گوش جان را باز کن و از خاک سرخ عین‌خوش که قصه شقایق‌های پرپر را روایت می‌کند، بشنو. از شهیدی چون اکبر مختاری که در تاریخ دهم آبانماه سال 1339 در روستای دهچاهِ بخش پشتکوه، از توابع شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. درسهای اولیه چگونه زیستن را در کنار پدر و در محیط باصفای روستا فراگرفت. سپس برای کسب معرفت راهی دبستان عسجدی دهچاه شد. با مدرک قبولی پایان دوره ابتدایی، در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید اسماعیل سیارسامانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
مرغان صحرایی و بلبلان باغ و چمن، شکفتن غنچه‌های بهاری را با آواز دل‌نشین خود جشن گرفته و وزش نسیم بهاری، لاله‌های سرخ را در کنار شقایق‌های زیبا به رقص واداشته بود. عطر گل‌های محمدی با رایحه دل‌انگیز یاس‌های سفید روح و جان را نوازش می‌داد. در گوشه‌ای از شهرستان نی‌ریز، و در میان خانه‌ای باصفا، خانواده‌ای مذهبی و متدین، چشم‌انتظار شکفتن غنچه زیبای اسماعیل بودند. ۱۳۴۲/۱/۱۰ بود که شکوفا شد. با باغبانی پدر و مادر مهربان خود،...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد قره چاهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ترنم عشق بر لب‌هایش حکایت از دل شیدای او داشت که در فراغ یار طاقت‌اش طاق شده بود و روح‌اش بی‌قرار وصل. او که در اولین روز از شهریور ماه سال ۱۳۴۰ در قریه حسین‌آباد سرداب، از توابع شهرستان نی‌ریز پا به عرصه وجود نهاد. با تکرار کلمات اذان و اقامه در گوش وی، جان‌اش را از شراب عشق لبریز کردند. کودکی را با فراگرفتن آموزه‌های دینی پشت سرنهاد و دوره پنج ساله ابتدایی را در دبستان بختگان...
نحوه شهادت شهید سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که گفته شد‌، بچه‌های گردان کمیل اعّم از غواصان و دیگر نیروهای رزمنده برای عبور از اروند و شکستن خط دشمن دچار مشکلات جدی و زیادی شدند. ‌سردار شهید علی اصغر سرافراز وقتی این صحنه را مشاهده می‌کند‌، نمی‌تواند شاهد این وضعیت باشد و احساس می‌کند‌، خود شخصا" باید روی آب ‌ برود و عملیات را از نزدیک فرماندهی کند‌. علی‌رغم سرماخوردگی شدید‌، خود شخصا" بهمراه ارکان گردان وارد صحنه نبرد می‌شود. آقای کاظم رضایی که قبلا"...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید فریدون بیدارمغز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز وقتی همچون کبوتری سپید به کرانه آسمان پر کشیدی، همسرت چه صبورانه اشک می‌ریخت و یادگارانت را با یاد تو مأنوس می‌کرد، تو رفتی و فرزندانت، این سروهای تازه و شاداب قد کشیدند و تنها نگاه تو در این مدت است که از پشت قاب بر زندگی سایه می‌افکند و فضای خانه را عطرآگین می‌کند. فریدون، ۱۳۴۱/۱/۱ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مسلمان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان مادری...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید حسن سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاه‌که به کوه‌ها می‌نگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم می‌آید و آنگاه‌که بر پهنه اقیانوس می‌ایستم و بی‌کرانی آب را به تماشا می‌نشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج می‌زند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان می‌دهد، ناگهان فرق شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردست‌ها می‌برد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده می‌کند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نی‌ریز،...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اسحاق ولی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
در یازدهمین روز از فروردین سال ۱۳۳۳، همراه با چلچله‌های بهاری از راه رسید و اولین گریه‌های او با آواز قناری‌ها در هم آمیخت و با حضور سبز خود فضای خانه را بهاری در بهار دیگر ساخت. در روستای مشکان از توابع نی‌ریز و در میان خانواده‌ای متدین رشد کرد و کودکی را با طراوت و شادابی به پایان برد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز و به پایان رسانید. سپس ترک تحصیل کرد و...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علیرضا شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
از کوچه‌های گِلی، اما باصفای روستا اوج گرفت و برای رسیدن به دلبر جانان، دل‌وجان را در طبق اخلاص نهاد و پیشکش او کرد. علیرضا دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و زحمتکش شیخ علی بود که سال ۱۳۴۶ در روستای کوشکک آباده طشک به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک آغاز و به پایان رساند. سپس وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد و پس از یک سال و نیم تلاش و کوشش، در سال دوم...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید حسین عیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد حسين عيدي »
شهیدان سرخ‌روی و سرفرازند وضو بگرفته از خون در نمازند بیا باد صبا اکنون گذر کــن شهیدان را همه یک‌یک خبر کــن بیا تا بار دیگر چون باد صبا نغمه سر کنیم و عطر یاد شهیدان را در کوچه کوچه شهرمان بپاشیم و قصه جوانمردی و پایداری آن‌ها را برای هم زمزمه کنیم. از حسین عیدی بگوییم که در ۱۳۳۸/۱/۲۰ با آلاله‌های بهاری در شهرستان نی‌ریز زاده شد و میان خانواده‌ای متدین، مذهبی و دوستدار اهل‌بیت (ع) با سنت محمدی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند                        چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که می‌گشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل می‌خوانی. قصه مجنون‌صفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بی‌محابا بر آتش‌وآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نی‌ریز،‌ میان خانواده‌ای روحانی و پیرو اهل‌بیت عصمت و طهارت...